مطالب این پست بهطور پیوسته بهروز میشود.
تاریخ آخرین بروز رسانی 24 آذر ۱۴۰۱
ذهن خلاق هنرمند در خلأ عمل نمیکند. آفریدهی او، در هنرهای تصویری، کلامی و در هنرهای کاربردی نظیر معماری و طراحی صنعتی، پیوسته از طبیعت، محیط و جهانبینی حاکم بر زمانش نشأت میگیرد.
نقل از کتاب کارگاه هنر 1، مؤلف: سید مهدی حسینی
مدتی است تصمیم گرفتهام، با نگاهی جدید به مبانی هنرهای تجسمی و مفاهیم آن توجه کنم، ابتداییترین نکات و مفاهیم را دوباره و از نو میخوانم و قصد دارم برخوردِ تازهای با موضوع داشته باشم، سراغ کتابهای مرجع رفتم و قصد دارم دنیای تجسمی و بصری را از دید افراد علاقهمند و ناآشنا ببینم.
بخشی از جدیدترین یافتههایام:
فهرست مطالب
فراگیری طراحی در واقع فراگیری دیدن است، دیدن صحیح و معنای آن چیزی ورای نگاهکردن است.کیمون نیکولائید، روش طبیعی طراحی
تفاوت دیدن و هنرمندانه دیدن در چیست؟
عمل دیدن یک واکنش طبیعی و خودبهخود است. که عضو بینایی در مقابل انعکاس نور از خود نشان میدهد. اما در هنر و نزد هنرمندان دیدن میتواند فراتر از یک عکسالعمل طبیعی تعبیر شود. هنرمند علاوه بر دیدن اشیاء به روابط و تناسبات آنها با یکدیگر بهدقت توجه میکند. همین توجه و نگاه موشکافانه به جهان و پدیدهها به نحوی در آثار او جلوهگر میشود.
تمرینی برای عمیق دیدن:
از امروز به یک تابلوی نقاشی، عکسهای چاپ شده در کتاب ها، نشریات و یا تصویرهای موجود در سایتهای متفاوت بهدقت نگاه کنید و سعی کنید با نگاه تیزبینانه به روابط بین اشیا، فاصله آنها از یکدیگر توجه کنید و در ساعتهای مختلف از روز برداشتهای خودتان از سوژههای تصویر و روابط حاکم بر آنها مثل کوچکی، بزرگی، تیرگی، روشنی را بنویسید و یا بهخاطر بسپارید، بهمرور زمان چشمهایتان به عمیقتر نگاهکردن عادت خواهد کرد و هر روز، موضوع جدیدی برای دیدن پیدا خواهید کرد که در روز قبل از چشمان شما پنهان بوده.این تمرین یکی از تمرین های مورد علاقهی من هست که، هر روز انجام میدهم.پیشنهاد میکنم برای شروع، نقاشیها و آثار پل سزان را بادقت مشاهد کنید.
آهنگهایی روحنواز برای شنیدن، نوشتن و نقاشی کشیدن:
یک قدم قبل از شروعِ طراحی:
من وقتهایی که همزمان با نقاشی، طراحی و نوشتن موسیقی بیکلام میشنوم کیفیت و همینطور احساسم نسبت به کار خیلی متفاوتتر است. اگر شما هم مثل من مشتاق شنیدن مجموعهای جدید هستید از طریق لینک زیر میتوانید به جدیدترین آهنگهایی که این روزها خودم در حین کار میشنوم دسترسی پیدا کنید.
آمادهکردن دست برای طراحی:
کسانی که با ورزش سروکار دارند میدانند که ورزشکار قبل از انجام مسابقه مدتی به گرمکردن بدن و عضلات میپردازد و با حرکات تند و پیدرپی دستوپا، عضلاتش را آمادهی کار میکند. طراح نیز قبل از اقدام به طراحی به گرمکردن دست نیازمند است.
محتوای فکری هنرمند باید در کوتاهترین زمان بهروی کاغذ منتقل شود. در این مرحله، که به آن «خلاقیت اثر» نام میدهیم، هیچگونه حذف، خط خوردگی، تصحیح، ترمیم، و یا تکرار نباید صورت گیرد. شیوهی طراحی، محسن وزیری مقدم
تمرین برای گرم شدن دست:
ورق کاغذ بزرگی را روی تخته بچسبانید و با زغال یا مداد و حرکات آزاد، صفحهی کاغذ را خطخطی کنید. به شکل خاصی فکر نکنید. بیپروا و با حرکت بازو و دست خطوط را در تمام فضای کاغذ ادامه دهید. نوع خط و نوع حرکت دست را تغییر دهید. اگر قبلن با خطوط منحنی خط کشیدهاید این بار روی آنها را با خطوط دندانهدار خطخطی کنید. اگر با نوک زغال کار میکردید، زغال زل بشکنید و با پهنای آن طراحی کنید.تمام نیروی خود را در عمل متمرکز سازید و حداقل بیست دقیقه با سرعت و هیجان خط بکشید.
در هریک از تمرینهایی که انجام میدهید نمونههای مختلف خط را به کار ببرید خط کوتاه و مقطع، خط بلند، خط منحنی، خط دندانهدار، خط راست، خط مورب و غیره.
فقط به خط توجه داشته باشید خودتان را مقید هرگز مقید نکنید که بهزور شکلی را به وجود آورید. اولین هدف در این تمرین این است که فضای کاغذ را با خطوط پرکنید. رابطه بین سطحهای سفید و خطوط سیاه را تشخیص دهید، تا دستتان برای تمرینهایی که از طبیعت، گرم و آمادهی کار بشود.
کار هنرمند، نشان دادن دیدنیها و ارائه اشیاء مرئی نیست، بلکه مرئی کردن آن چیزی است که دیدنی نیست و به چشم نمیآید. پل کله
چرا طراحی از اشیاء دوروبرمان مهم است؟
نمیتوان از طراحی صحبت کرد، و از خط، بهعنوان اولین و مهمترین عنصر مبانی هنرهای تجسمی حرفی به میان نیاورد. به نظر میرسد اکثر هنرمندان در تمام شاخههای هنری با مهارت طراحی توانسته اند کارهایشان را بهصورت جدی و مهم پیش ببرند و مهمترین ابزار این کار یادگیری و بهکارگیری صحیح از خط جهت تجسم بخشیدن به ایدههای ذهنیشان بوده.
البته که یادگیری اصول بهتنهایی کافی نیست و واردشدن عواطف و احساسات هنرمند بهعنوان عصارهی تکمیلکنندهی اثر، امری بدیهی است و البته منظور از اثر، الزامن آثار فاخر جهت نمایش در نمایشگاه نیست.
گاهی یک اتود ساده و خطی از وسایل دوروبرمان میتواند اثر محسوب شود وقتی دیدی روزمره به اشیاء نداشته باشیم و به دنبال کشف جدید باشیم. این کار در بین هنرمندان مدرن و در ادامهی آنها هنرمندان معاصر بسیار متداول است. مانند برخورد هنرمندانه مهتا معینی.
مجموعه گلدان های مهتا معینی روایت به خصوصی یا مفاهیم استعاری ندارند و قرار هم نبوده که داشته باشند ترکیب رنگ ها، گل هایی که بیشتر شبیه نقوش قالی هستند، رومیزی های با نقوش ایرانی جزی از یک کل هستند. جز به حاشیه رانده شده ی خانه که چندان به چشم نمی آید مگر آن که تمام روز در خانه حبس شده باشید و کاری جز نگاه کردن به چیزهاییی که انگار از ازل سرحایشان بودند، نداشته باشید.
در سایت مجله هنری نگاه فرد مقالهای را با عنوان نقاشی از اشیاء روزمره و عنوان دوم چرا نقاشی از اشیای روزمره برای هر دوی نقاشان و بینندگان جذاب است؟ خواندم که بسیار به دلم نشست، ازاینجهت که در این مقاله به اهمیت هنرمندانه دیدن با طراحی از وسایل اطرافمان اشاره میکند و این امر به نظرم اولین و مهمترین قدم در مسیر طراحی می تواند باشد.
بازنمایی اشیای روزمره، فارغ از کارکردی که این فرآیند خلق برای خود نقاش می¬تواند داشته باشد، دعوت به نگریستنی جدید است. نوعی از نگریستن که به قول ویتگنشتاین به هنر بهعنوان فرصت و مجالی می¬نگرند كه به مخاطب اجازه می¬دهد نوع ديگری از ادراك و مشاهده را تجربه كند: ادراك اشياء بهصورت فینفسه و خارج از زمينه¬ی معمول آن¬ها. این بازنمایی هنری باعث می¬شود شیء از بافت روزمره¬اش فاصله بگیرد و در وجه ديگری مقابل نگرنده قرار گيرد.
گاهی بسیاری از هنرجویان بر این باور هستند که طراحی از اشیاء، امری کهنه و ملالآور است و طراحی صرفن روندی انتزاعی است و در بین صحبتهایشان مثالهایی از هنرمندان مدرن میآوردند، اما جالب است که بدانیم بسیاری از هنرمندان مدرن، تسلط کامل بر طراحی رئال داشتند و تمایل اصلیشان به طراحی و نقاشی مدرن ناشی از ضعفشان در ارائه بهصورت واقعگرایانه و رئال نبوده است.
تمرین عملی:
و حالا برای درک بهتر موضوع تمرینی برای طراحی از اشیاء باهم داشته باشیم، بهتر است قبل از انجام تمرین اصلی، 5 تا 10 دقیقه تمرینِ خط کشیدن آزاد (خطخطی) را انجام دهیم تا دستمان گرم شود و آمادهی کار شویم.
خطهای اطراف یک صندلی و یا میز را همانطور که میبینید ترسیم کنید.
برای انجام تمرین نیاز نیست خط ها صاف و بدون موج باشند حتی میتوانید در حین تمرین خط کشیدن آزاد، صندلی را ترسیم کنید.
هوش، بدون همت و جاهطلبی یک پرنده بیبال است. سالوادوردالی
ایجاد بافت، با بهکارگیری روشی ساده و خلاقانه:
یکی از کارکردهای مهم و جالب خط ایجاد بافت است. با استفاده از تکرارِ منظم و آهنگین انواع خطوط میتوان بافتهای گوناگون ایجاد کرد. مانند اثر زیر از سائول اشتینبرگ.
نمونهای از تمرین ایجاد بافت، با استفاده از تکرارِ منظم انواع خطوط:
ارزش هنر بسیار ناچیزتر از ارزش زندگی است. اما ارزش زندگیِ بدون هنر بسیار ناچیز است.رابرت مادروِل
از دیدگاه هنرهای تجسمی، نقطه سادهترین واحد تقلیلناپذیر ارتباطات بصری و مبدأ پیدایش فرم است. نقطه در زبان هنر تجسمی چیزی است کاملاً ملموس و بصری که بخشی از اثر تجسمی را تشکیل میدهد و دارای شکل و اندازه نسبی است. شکل معمول و متداول نقطه بهصورت دایره مطرح میشود و بهندرت آن را به شکل دیگر از جمله چهارگوش و یا چندضلعی میشناسند.
از کتاب اصول و مبانی هنرهای تجسمی، تألیف دکتر محمدحسین حلیمی
در طول تاریخ هنرمندان بسیاری تنها با بهکاربردن نقطه موفق به بیان کردن احساسشان شدند و از این طریق مسئولیت اجتماعی خود را نیز نسبت به جامعهشان ادا کردند.مانند اثر معروف رابرت مادروِل تحت عنوان (Elegy) با موضوع مجموعه مرثیههایی برای جمهوری اسپانیا (۱۹۴۹ -۱۹۷۶) با بیش از ۱۰۰ نقاشی که به جنگ داخلی اسپانیا اختصاص دارد.
در این نقاشی برجسته و بزرگ، او فساد، سرکوب و بیعدالتی را از طریق تکرار اشکال ولک های ساده و انتزاعی در عمق سیاهوسفید در یک چارچوب رسمی نشان میدهد. فرمهایی که بهآرامی در سراسر بوم حرکت میکنند که بیانگر ریتم عناصر، شعر یا آهنگ برای سانحهدیدگان است.
صدای نقطه: صدای نقطه از نظر مفهومی سکوت است.اگرچه نقطه از نظر نمادین ساکت و بیصداست ولی از نظر بصری وقتی نقطهای در یک کادر قرار میگیرد بهخاطر جاذبه بصری زیاد سرو صدای بسیاری دارد؛ و برای خاموشکردن صدای آن تنها میتوان عناصر بصری دیگر در کنارش قرارداد. از نظر عرفانی نقطه نشانگر زمان بیآغاز و بیپایان و ازلی است.
بهترین حالت این است که بین دنیای خیال و واقعیت رفتوآمد کنیم. عباس کیارستمی
ترکیب بندی | Composition
به نظرم رسید قبل از هرگونه تعریفِ مشخص و خاصی از ترکیببندی و بیان اهمیت موضوع، بهعنوان ضروریترین تکنیک در مبانی هنرهای تجسمی جهت چشمنوازتر شدن آثار، ابتدا چند اثراز جورجو موراندی را برای درک بهتر موضوع ترکیببندی ببینیم، هنرمندی که بیاعتنا به ایسمهای رایج و پرسروصدا در دوران زیستش، تنها به نقاشی از اشیا بیجانِ موجود در آتلیه نقاشیاش، با ترکیببندیهای متنوع پرداخت و همین نگاه شخصی موراندی باعث شد، بهمرور زمان توجه و احترام بسیاری از هنرمندان و منتقدین را نسبت به آثارش جلب کند.
ترکیببندی یا کمپوزیسیون در مبانی هنرهای تجسمی به مبحث کادربندی میپردازد و به چگونگی چیدمان اشیا و عناصر در یک کادر و ارتباط آنها به یکدیگر اشاره میکند.
تعریف کمپوزسیون یا ترکیب بندی:
داوری بیطرف و هنرمندانه بین کشمکش زمینه و شکل:
برای چیدمان کردن باید به نقش کلی توجه کنیم تا بتوانیم به جای جزئیات، کلیات را ببینیم. برای پی بردن به معنی آن، خوب است که کشمکش بین شکل و زمینه را مورد بررسی قرار دهیم.
هریک از آنها سعی می کنند اظهار وجود کنند، آنها نظیر دو رقیب بی نظم و سرکش حاسدانه در جلب توجه شما رقابت می کنند.اگر یکی از آنها موفق شود چیدمان آسیب خواهد دید. وظیفهی شما به عنوان هنرمند و پدید آورندهی اثر این است که داوری، بیطرف باشید و بگذارید این جدال برای دوام و بقا همیشگی چیدمان ادامه داشته باشد. این بدان معنا است که شکل و زمینه را بریکدیگر ارجح ندانیم، بلکه از آنها برای یاری رساندن به یکدیگر استفاده کنیم.
آیا داشتن سبک مشخص و معین در ابتدای مسیرِ فعالیت هنری الزامی است؟
انتخاب «سبک» چیزی نیست که دغدغه مورد علاقهی هنرمند باشد. هنرمند سبک هنری آثارش را، پیش از خلق اثر، انتخاب و تعیین نمیکند. هنرمند با تمام وجود، مهارتهایش را در اختیار فوران احساسات درونی میگذارد تا اثری تازه خلق شود. این اثر است که بنا به مقتضیات، زبان و سبک را میآفریند که الزامن و همیشه در کلیشهها و قالبهای گذشته جای نمیگیرند. نقل از صفحه اینستاگرام سعید فلاح فر، عکاس و منتقد ادبی
به نظر میرسد بیشترین مانع خلاقیت و ابراز احساسات درونی هنرمند، بهویژه در ابتدای مسیر تا خلق اثر، تمایل به پیروی کردن از یک سبک خاص و مشخص است. این نکته را یادآور شوم که ادامه دادن فعالیت هنری در سبکی مشخص روندی اشتباه نمیتواند باشد، اما بهتر است فرد درابتدا با تمام سبکها آشنایی پیدا کند و بعد از این مرحله با بینش و دیدگاه شخصی خودش که از مسیر تجربه میگذرد، سبک خاصی را انتخاب کند، البته عبور از این مرحله نیازمند سالها تجربه و کار در حوزهای مشخص است و جالب است بدانیم که اکثر هنرمندان بزرگ بدون اهمیت به موضوع سبکها، فعالیتهایشان را پیش میبردن.
ترجمان طبیعت
هدف هنرمندان شرق آفرینش اثری است که به موازات قوانین طبیعت، اثری که در آن، آفرینندگی و ابداع، بیش از هر مهارت در دوبارهسازی طبیعت اهمیت دارد.
12 پاسخ
چقدر عالیه این مطلب، سپاسگزارم خانم جوینده، دوستدار دنبالکردن بهروزرسانیهای بعدیام.
ممنون آقای عباسی از توجه شما
متشکرم که نظرتون را برایم نوشتید. قصد دارم هر روز مطلب جدیدی بنویسم خوشحال میشم بخونید.
🌸🌸🌸
بسیار خوشایند است که رد و رنگ نقاشی را در ادبیات میجویید و به چه نمونههای چشمنوازی نیز اشاره کردید. دیدن نقاشی، مستقیم یا غیر مستقیم، به تخیل نوسینده رنگ و وسعت و عمق میبخشد.
نمونههایی که در ذهن دارم یکی این بیت سعدی است که:
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود
هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار
و نیز آن رنگشناسی شگرف مولانا:
کی ببینی سرخ و سبز و فور را
تا نبینی پیش ازین سه نور را
لیک چون در رنگ گم شد هوش تو
شد ز نور آن رنگها روپوش تو
چونک شب آن رنگها مستور بود
پس بدیدی دید رنگ از نور بود
نیست دید رنگ بینور برون
همچنین رنگ خیال اندرون
این برون از آفتاب و از سها
واندرون از عکس انوار علا
نور نور چشم خود نور دلست
نور چشم از نور دلها حاصلست
باز نور نور دل نور خداست
کو ز نور عقل و حس پاک و جداست
شب نبد نور و ندیدی رنگها
پس به ضد نور پیدا شد ترا
دیدن نورست آنگه دید رنگ
وین به ضد نور دانی بیدرنگ
رنج و غم را حق پی آن آفرید
تا بدین ضد خوشدلی آید پدید
پس نهانیها بضد پیدا شود
چونک حق را نیست ضد پنهان بود
که نظر پر نور بود آنگه برنگ
ضد به ضد پیدا بود چون روم و زنگ
پس به ضد نور دانستی تو نور
ضد ضد را مینماید در صدور
نور حق را نیست ضدی در وجود
تا به ضد او را توان پیدا نمود
و یا داستان کوتاه «مینیاتورها» از ابوتراب خسروی که به صورت حیرتآوری درآمیختگی نقاشی و ادبیات را با واژهها به تصویر میکشد.
ممنونم ازشما آقای عباسی، دیدگاه شما محتوای پست را کامل کرد،
و تشکر می کنم از شما بابت معرفی داستان کوتاه و اشعاری متنوع در مورد تقابل هنر نقاشی و ادبیات.
سپاسگزارم
🌸🌸🌸
خواهش میکنم خانم جوینده، ممنونم از شما برای طرح این موضوع جذاب و عالی
🌸🌸🌸
ممنونم،لطف دارید
🌸🌸🌸
چه سایت خوبی برای ما هنرجوی های رشته گرافیک
ممنون بابت این مطلب
سلام
وقت بخیر،
ممنونم از شما دوست عزیز.
خوشحالم این نظر رو در مورد سایت داری.
به امید خوندن نظرهای بیشتر از شما.
🌸🌸🌸
🌸🌸🌸
مریم جان مطالب این پستت جامع و مفید بود. واقعا لذت بردم. مخصوصا درباره صدای نقطه سکوتی که سر و صدای زیادی به پا میکنه. اون نقاشی هم که طرح چند سیب بود رو عمیق نگاه کردم چقدر مثلث توی نقاشی بود و ترکیب بندی اشیا بر اساس مثلث بود. نقاشی مرغ رو هم خیلی دوست داشتم الهام بخش بود
سلام لیلا بانو
خوبی؟
🌸🌸🌸
خوشحال شدم مطالب این پست برات مفید و جالب بوده. ممنونم از اینکه نظرتو برام نوشتی.
لیلا بانو همبن روزها مطالب این پست دوباره به روز میشه، خوشحال میشم سر بزنی و بخونی.
مراقب خودت باش دوست همیشه خوبم.
به امید روزهای روشن.
🌸🌸🌸
سلام مریمجان، خوبی؟ مثل همیشه ایدههای تازه و قشنگت آدم رو شگفتزده میکنه.
چقدر خوشحالم که به مبانی سواد بصری اشاره کردی و پارههایی از هر کتاب رو قرار دادی.
اولین کتابی که دربارهی دیدن و خوب دیدن کشف کردم مبادی سواد بصری ترجمهی مسعود سپهر بود. الان دارم میخونمش. چیزی که متوجه شدم اینکه آدمهای باسلیقه (فعلن بهشون میگم باسلیقه) به چیزهایی که اولین بار میبینن اکتفا نمیکنن، دنبال تصویر یا ترکیب بهتری هستن. همون 《گر نپسندی به از آنت دهند》. مشتاقم ادامهی این مطلب رو بخونم.
فاطمه عزیز
سلام، خوبی؟ بسیار خوشحال شدم از خوندن پیامت. 😇 🌸🌸🌸
ممنونم نظرتو دربارهی کتاب مبادی سواد بصری برام نوشتی، فاطمه جان من علاوه بر کتاب مبادی سواد بصری با ترجمهی آقای سپهر، جدیدن کتاب مبادی با ترجمهی خانم نسیم منوچهرآبادی از انتشارات کتاب برتر رو خوندم اگر وقت کردی اونم بخون نکات خیلی خوبی رو ذکر میکنه و ترجمهی روانی داره.
مراقب خودت باش فاطمه جان.
🌸🌸🌸