خلاصه‌ی کتاب راه هنرمند اثر جولیا کامرون

امتیاز دادن به این نوشته

آنچه می‌خواهم بگوییم این است که باید مشتاقانه بگذاریم که شهودمان هدایتمان کند، و آنگاه مشتاق باشیم که آن هدایت را بی‌باکانه و بدون کم‌وکاست دنبال کنیم.شاکتی گواین

این مقاله به طور پیوسته به‌روز خواهد شد.

آشنایی من با جولیا کامرون و راه هنرمند
چند باری اسم او را از زبان دوستان نقاشم شنیده بودم تا اینکه دوباره از زندگی‌نامه‌اش و تأثیری که کتاب‌ها و اندیشه‌هایش بر نوشته‌های دوستان نویسنده‌ام از نوپا تا حرفه‌ای‌ها داشته شنیدم.
از زندگی‌اش چیزی زیادی نمی‌دانستم به جز اینکه خواهر جیمز کامرون کارگردان معروف هست و همسر سابق مارتین اسکولورزی. به‌کرات شنیده بودم نویسنده‌ی معروف کتاب «حق نوشتن» است کتابی که خلاصه‌ی آن را در سایت دوست هنرمندم مرتضا عباسی خوانده بودم.
در آذرماه 1400 میترا سالاری در نشست هفتگی مدیران مهروماه به من پیشنهاد خواندن کتاب راه هنرمند را برای گروه داد. آن روزها حال و احوال خوشی نداشتم و 50 روز بود که از فوت پدر عزیزم می‌گذشت. دوست نداشتم شتاب‌زده و یا بی‌حوصله جواب دهم، ازش فرصت خواستم تا کتاب را تهیه کنم و بعد نظرم را اعلام کنم.
کتاب را عصر همان روز خریدم. با خواندن مقدمه‌ی کتاب اشک از چشمان سرازیر شد، با خودم گفتم چه‌قدر تشنه‌ی شنیدن این مطالب بودم. از داخل کتاب‌فروشی برای میترا پیام گذاشتم که میترا جان من با خواندن کتاب در گروه کتاب‌خوانی مهروماه موافقم.
برنامه‌ریزی‌ها انجام شد و از چهارم دی‌ماه من هم‌سفر کتاب راه هنرمند شدم.

زمستان 1400 در بدترین روزهای زندگی‌ام در سوگ ازدست‌دادن پدرم گذشت، مطمئن هستم اگر این کتاب را نمی‌خواندم من دیگر مریمِ باانگیزه و پرشور باقی نمی‌ماندم. از خاطرات آن روزها همین را می‌توانم بیان کنم که گاهی که از خواب بیدار می‌شدم نمی‌دانستم در کدام فصل و روز از سال هستم. کتاب راه هنرمند شِفای آن دوران من شد.
سال 1400 با کتاب راه هنرمند تمام شد و به‌محض رسیدن به پایان هفته‌ی دوازدهم. از شنبه 6 فروردین 1401 به بازخوانی کتاب راه هنرمند مشغول شدم و تصمیم دارم دوباره و دوباره در تابستان و پاییز و زمستان جاری، مطالب کتاب را موبه‌مو بخوانم و برداشت‌های خودم را از این کتاب در این پست با شما در میان بزارم.

سوال‌های متداول

کتاب راه هنرمند درباره چه موضوعی است؟
این کتاب فرصتی است که خودتان را کشف کنید. شما در این 12 هفته هنرمند درونی خودتان را پرورش می‌دهید و مراحلی را که برای تغییر زندگی لازم است پشت سر می‌گذارید.

آیا کتاب راه هنرمند، برای هنرمندان و افراد خلاق نوشته شده است؟
به گفته نویسنده کتاب راه هنرمند، مهم نیست چه شغلی دارید، این کتاب برای شماست. بزرگترین اثری که انسان خلق می‌کند، زندگی اوست. همه انسانها هنرمندند. همه‌ی ما باید این اثر را طوری خلق کنیم که هنرمند درونمان خوشحال باشد.

مقدمه‌ی کتاب:

برشی از کتاب:

هنر، نظامی است که از تصویر سود می‌جوید و به هنگام خلق کردن چاه درونمان را خالی می‌نماید. این چاه درونی _ مخزن هنری_ مانند دریاچه‌ای است که آب کافی در آن ذخیره شده باشد. ماهی بزرگ و ماهی کوچک و ماهی چاق و ماهی لاغر داریم: ماهی‌های هنری فراوانی که می‌توانیم آن‌ها را سرخ کنیم. به‌عنوان یک هنرمند باید دریابیم که مسئولیم در حفاظت از این محیط‌زیست هنری بکوشیم. اگر به حفظ و نگهداری آن توجه نکنیم، چه‌بسا چاه ما تهی و راکد شود. به‌عنوان هنرمند باید بیاموزیم که به مراقبت از خویشتن بپردازیم.

در بازخوانی کتاب توجهم به مفهوم محیط‌ زیست هنری و مراقبت از خویشتن به‌عنوان یک هنرمند جلب شد. با خودم فکر کردم که من چه‌قدر به‌راستی از خودم مراقبت می‌کنم؟ چه‌قدر به خودم توجه می‌کنم؟ واقعن به نوسازی خزاین هنری‌ام اهمیت می‌دهم؟ چرا این‌قدر خانم جولیا کامرون به پرکردن چاه تاکید دارد؟
این سؤال‌هایی هست که از هفته‌ی دوم فروردین‌ماه ذهنمو درگیر خودش کرده. فکرکردن به این مفاهیم گاهی برایم تلخ است و گاهی شیرین. زمانی که با صداقت تمام دیالوگ بین خودم با خودم را می‌نویسم و چند لحظه‌ای افکارم را روی کاغذ مشاهده می‌کنم به این نتیجه می‌رسم که بیشتر از این، باید از خودم مراقبت کنم. چرا که هنر زاییده‌ی توجه است.

هفته‌ی اول: بازیابی حس امنیت

برداشت شخصی من در روز اول:

 

برداشت شخصی من در روز دوم:
شاخص‌ترین اندیشه مطرح شده در متن امروز مربوط به صفحات صبحگاهی در معنای آزادانه نوشتن  سه صفحه بلافاصله بعد از بیدارشدن است. همان‌طور که نویسنده بیان می‌کند ممکن است در روزهایی مقاومت ذهنی مانع ادامه کار شود اما نباید کار را رها کرد، خیلی وقت‌ها مقاومت معنای خوبی دارد و به تعبیر نویسنده نوعی مقاومت خلاقانه‌ای محسوب می‌شود که در مسیر هر فردی ممکن هست به وجود بیاید، اصل ادامه دادن و تداوم این کار هست.

تمرین هفته اول

هفته‌ی دوم: بازیابی حس امنیت

برداشت شخصی من در روز هشتم:

برداشت شخصی من در روز نهم:

قوانین راه.برای هنرمندشدن

هفته‌ی هفتم: بازیابی حس اتصال

 

چگونه با بازیابی خلاقیت عملگراتر شویم؟
در حین خواندن کتاب راه هنرمند در هفته‌ی هفتم بیشتر از همه‌ی جمله‌ها سؤالی ذهن مرا درگیر کرد. قبل از نوشتن سؤال، کمی از محتوای کتاب در هفته‌ی هفتم، با عنوان بازیابی حس اتصال توضیح بدهم شاید بهتر باشد.
در ادامه‌ی موضوع کمال‌گرایی و ضررهای بسیاری که این طرز فکر به خلاقیت و کار ما وارد می‌کند، یکی از جنبه‌های بازیابی خلاقیت یا به تعبیر خانم جولیا کامرون توفیق بازیابی خلاقیت، عملگرایی و دست به عمل زدن عنوان می‌شود.

چند جمله طلایی در این باره که در قالب «شش فرمان به خودم» نوشتم را با هم بخوانیم:

  • برای خوب به انجام رساندن کاری، باید مشتاق باشیم که نخست آن کار، خراب از آب درآید.
  • توفیق بازیابی خلاقیت یعنی این توانایی که از ذهن خود بیرون بیاییم و دست به عمل بزنیم.
  • بازیابی خلاقیت ما را وادار به عمل می‌کند و این به معنای رودرروی خطر قرارگرفتن است.
  • برای دست به خطر زدن باید قید و بندهایی را که پذیرفته‌ایم دور بریزیم.
  • برای اینکه بتوانیم دست به عمل بزنیم باید از شر این عبارت که: نمی‌توانم چون زیادی پیر، زیادی مفلس، زیادی خجالتی‌ام، زیادی مغرورم خلاص شویم.
  • به‌عنوان هنرمندی که خلاقیتمان بامانع روبروست، به طرزی غیرواقع‌بینانه از خودمان انتظار موفقیت و از دیگران توقع قدردانی نداشته باشیم.

راهکار چیست؟ چه راهکاری وجود دارد تا کمال‌گرایی را از سد راه خلاقیتمان برداریم؟
راهکار اصلی طبق گفته‌ی کتاب این هست که به‌سوی هر موضوع هنری تازه حرکت کنیم. آنچه ارزشِ انجام‌دادن دارد، شاید این ارزش را هم داشته باشد که به طرز بدی انجام پذیرد، چرا که بسیاری از چیزها بیرون از حیطه امکانات ما باقی می‌ماند.
حالا آن سؤال مهم که در همه‌ی روز ذهن منو به خودش مشغول کرد چه بود؟ اگر لازم نبود کاری را بی‌نقص انجام بدهم، چه کاری را امتحان می‌کردم؟
بی‌پروا جواب‌های خودم را نوشتم و با خواندن جواب‌هایم کمی ناراحت شدم، چرا که این‌همه کار را دوست دارم انجام بدهم اما بی‌دلیل از خودم محروم کردم.

 

 

 

9 پاسخ

  1. فوق‌العاده‌ای مریم جان.
    به حضورت در مهروماه افتخار می‌کنم. مایۀ دلگرمی من و دوستان همراهی مریم نازنین. برای روح هنرمند بزرگوارت بهترین‌ها رو می‌خوام.

    1. ممنونم ازت میترا جان
      بودن کنار شما و بقیه دوستان در گروه مهروماه برای من غتیمت هست.
      میترا جانم داشتن دوستی مثل تو باعث افتخار وخوشحالی من هست.
      🌸🌸🌸

  2. خانم جویندۀ گرامی
    این فرستۀ شما دربارۀ کتاب فوق‌العاده است. کتابی که یک سال در کتابخانۀ من منتظر خوانده شدن بود تا اینکه به سبب شما، دَه هفتۀ گذشته به مطالعه و اندیشه دربارۀ ایده‌های جذاب آن سپری شد. از سرچشمۀ الهی هنر، تا نوشتن صفحات صبحگاهی و سیراب کردن هنرمند و هنرگاه درون.

    1. ممنون از شما آقای عباسی عزیز.
      به نظرم محتوای کتاب به روحیه و منش شما بسیار نزدیک است.
      خوشحالم که از خوندن کتاب لذت می‌بردید.
      راستی خیلی خوب میشه بخشی از کتاب رو که بیشتر پسندیدید در
      زیر این پست با ما به اشتراک بگذارید.
      قطعن صحبت‌ها و نگاه شما می‌تونه برای من و دوستانم الهام بخش باشه.
      🌸🌸🌸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دانلود آنی این کتاب فقط کافی است ایمیل خودتان را در قاب زیر وارد کنید (پس از وارد کردن ایمیل کتاب به طور خودکار به پوشۀ دانلودهای سیستم شما اضافه خواهد شد):