همه بچهها هنرمند هستند.
مشکل این است که چگونه وقتی بزرگ شدند هنرمند باقی بمونند. پیکاسو
علاقهی بسیار زیادم به رنگها باعث شده بخشی از روز را در دنیای رنگها سیر کنم. گاهی در لابهلای متنها، گاهی در بین لباسها، گاهی در یک تابلوی نقاشی علاقهام را در دنیای رنگها میجویم.
در این پست قصد دارم جمله قصارهای متعددی از هنرمندان متفاوتی دربارهی رنگ را با شما در میان بزارم.
قرمز رنگی است که احساس شدیدی نسبت به آن دارم. قرمز شاید یک رنگ سرخپوستی باشد، شاید یکی از چیزهایی باشد که با آن بزرگ شدهام و در سطحی دیگر آن را بازمیشناسم. قرمز، البته، رنگ درون بدن ماست. قرمز مرکز است. آنیش کاپور
رنگ همان جایی است که مغز ما با جهان دیدار میکند. پل سزان
رنگ آبی من از تیوپ بیرون میآید. هرکسی میتواند از نقاشیهای من کپیبرداری کند. آنچه که باید بدانید این است که کدام آبی: آبی کبالت، لاجوردی، پررنگتر یا کمرنگتر؟هنری ماتیس
سفیدها، البته به رنگ زرد درآمدهاند و میدانید خیلیها این موضوع را به شما گوشزد میکنند. آنها دوست دارند سفید همیشه سفید باقی بماند. حالا بماند یا نماند نگران نیستم. مسئله این است که در مقایسه با سیاه همچنان سفید است. فرانتس کلاین
بعضی از جمله قصارها کلاس درس هستند و چکیدهای ارزشمند از سالها تجربه و کار هنرمند در کارگاه هستند.
گاهی برای درک و دریافت صحیح بعضی از جملهها نیاز است دستبهکار عملی شوید و در دنیای واقعی رد جمله ها را بیابی. مثل جمله ی زیر از کریس افیلی:
به این نکته رسیده بودم که اگر نقرهای را زیرآبی کار کنید، آبی واپسین مینشیند مثل شب یا میدرخشد همچون مهتاب.
خاکستری زبان بیزبانی است. (خاکستری توضیح واضحات است.) گرهارت ریشتر
اگر جمله قصاری از دنیای رنگ ها در ذهن دارید در کامنت بنویسید.
آخرین دیدگاهها