در یکی از فیلمهای وسترن قدیمی صحنهای وجود دارد که در آن «دانی کِی» به عنوان قهرمان توسط یکی از تیراندازان خطرناک به دوئل در خیابان فرا خوانده میشود. وی در حالی که به سمت درِ سالن میرود تا وارد خیابان شود، دوستان خوب او برای زنده ماندنش توصیههایی میکنند. یکی از آنها که فردی مسن است میگوید: وقتی خورشید در سمت غرب است کاری بکن که او در سمت شرق باشد، دیگری توصیه میکند: وقتی او ایستاده و بالا را نگاه می کند تو بنشین. شخص سوم میگوید: وقتی او از سمت راست تیراندازی میکند تو در سمت چپ او قرار بگیر. دانی کِی نومیدانه سعی میکند این نکات را به خاطر بسپارد، اما زمانی که به درهای متحرک میرسد نومیدانه خود را گم میکند و مِنمِن کنان میگوید:«خورشید بلند است پس در سمت غرب قرار بگیر، او به سمت چپ چپانته میزند پس رو به پایین شلیک کن، سمت راست او به شرق است پس رو به سمتِ چپ او شلیک کن.» برت دادسون در کتاب کلیدهای طراحی
چنانچه طراحی را به صورت یک سلسه دستوراتی که باید به خاطر سپرد تصور کنیم ما هم دچار سرنوشت دانی کِی در صحنه بالا خواهیم شد. هیچکس طبق دستور طراحی نمیکند زیرا یادآوری چنین دستوراتِ درهم و برهمی در مغز به هنگام طراحی کاری مشکل است.
شاید برایتان سوال به وجود بیاید که آیا منظور این است که میتوان بدون فراگیری فن، تکنیک و دانش لازم طراحی را آموخت؟
صد البته که منظور این نیست بلکه هدف تاکید بر این نکته است که ما نمیتوانیم تمام دانش خود را یکباره به یاد بیاوریم. آنچه که میتوانیم در روند طراحی به ویژه در مرحلهی نوآموزی انجام دهیم تمرکز بر مدل و تکیه به چشمانمان است.
گاهی مشکلترین مرحله در طراحی، شروع روند آن است. مدل در مقابلتان قرار دارد، کاغذ سفید و مداد جلویتان آماده است و تنها چیزی که مانده شروع کار است. اما باز هم دست روی دست میگذارید شاید هم با خودتان زمزمه کنید دوباره از اشیای دوروبرم اتود بزنم؟ در مواقعی که حس میکنید طراحی از چیزهایی که میبینید برایتان خسته کننده است، توصیه میکنم که گاهی ازاین کار دست بکشید.
روشهایی خلاقانهتر هم برای شروع طراحی وجود دارد که مانند روشهای رایج و معمول نیست. در ادامه با چهار نکتهی اساسی شروع خلاقانهی طراحی برگرفته از کتاب «اساس طراحی با تخیل، نوشتهی برت دادسون» آشنا خواهید شد.
قبل از اشاره به چهار نکته تعریفی کوتاه از طراحی داشته باشیم:
طراحی آزادانه:
طراحی آزادانه یعنی موضوع طراحی را تشدید و اغراقآمیز نموده تا احساسات جدیدی را به بیننده القا کنیم. طراحی اغراقآمیز یا بههمریخته از یک موضوع، احساسات بیننده را تحتتأثیر قرار میدهد و آنها را تشویق به دیدن آن موضوع از دیدگاههای جدید مینماید.
طراحی دقیق:
طراحی دقیق، موضوعات را به همان شکلی که هستند نشان خواهند داد و عمومن بیننده میداند موضوع چیست و هدف آن چیست.
این دو تعریف کوتاه از انواع طراحی در ذهنتان باشد چرا که در ادامه به نکات بیشتری از شروع خلاقانه طراحی اشاره خواهم کرد و مفهومِ تعریفهای بالا روشنتر خواهد شد.
۱.
اندازهها را بزرگتر کنید:
اندازهها را اغراق آمیز کنید. تفاوتها از مقایسه درک میشوند. اگر میخواهید چیزی را در طراحی خود بزرگ نشان دهید، آن را در کنار یک چیز کوچک قرار دهید اگر تنها یک موضوع دارید، در این صورت اجزای آن را در قیاس با یکدیگر قرار دهید.
بزرگتر کردن بخشی از موضوع و در مقابل کوچک نمودن بخشی دیگر سبب تشدید طراحی خواهد شد. این کار حس اغراقآمیزی ایجاد خواهد نمود که در واقع توجهات را به جنبههای خاصی از انسان یا حیوانات جلب میکند. نتایج بهدستآمده ممکن است جالب یا کسلکننده باشد اما همیشه توجه را جلب خواهد نمود.
۲.
به تفاوتها اهمیت دهید:
تفاوتها اطلاعات هستند. ما از چیزی آگاه هستیم که بیرون از پسزمینهاش قرار دارد.
و این یعنی دو عنصر را در یک تصویر قرار داده و تفاوتهای میان آنها را نمایش دهیم.
به طور مثال مردی چاق را خیلی چاقتر و مردی لاغر را نحیفتر از آنچیزی که می بینید طراحی کنید.
۳.
تناسبات را به هم بریزید:
گاهی اوقات طراحی با اغراقآمیز نمودن ابعاد تفاوتها جالب و هیجانانگیز به نظر میرسد.
در اینجا گوستاو کوبرت هنرمند در صندلی رانندهی لیموزین گبی دلسی، فعال اجتماعی قرار داده شده است. این طراحی بسیار خیرهکننده است به این خاطر که چند لحظهای طول میکشد تا بیننده متوجه شود که کوربرت عظیمالجثه است.
۴.
بههمریختگیها را هم به آن اضافه کنید:
افزودن بههمریختگیها به طراحی برای بسیاری از هنرمندان، حتا حرفهایها و باتجربهها نیز کاری دشوار بهحساب میآید. حتمن میدانید که تمرین خوب دیدن، توانایی طراحی آزادانه را افزایش خواهد داد. (+)
این روند را در دو مرحله به شما توضیح خواهم داد که کمک میکند تا از محدودیتها رهایی یابید و در نتیجه طراحی خلاقانه تری داشته باشید.
در مرحلهی اول، بدون نگاهکردن، خطوط اصلی موضوع خود را با ماژیک مشکی بزرگ طراحی کنید. همینطور که مشغول طراحی هستید، چشم از سوژه (عکس) بر ندارید. اما گاهی در حین طراحی لازم میشود تا نگاهی به کاغذ بیندازید تا مطمئن شوید چیزی جا به جا کشیده نشده است.
در مرحلهی دوم زمانی که کار با خطوط اصلی به پایان رسید، یک رواننویس برداشته و بادقت سایهها و جزئیات را اضافه کنید.
بههمریختگی حاصل از نگاه نکردن به طراحی به شما اطمینان خواهد داد که هرچقدر کار سایه زنی خوب باشد، طراحی هرگز دقیقن مطابق با تصویر اصلی نخواهد بود.
در پایان حتا میتوانید این سبک از طراحی را با دوستان خود تمرین کنید. به هر حال با چشمان بسته نشستن و طراحی کردن و بعدن به نتیجهی آن خندیدن همیشه جالب و هیجان انگیز خواهد بود. از این چهار روش در تمرین تفکر خلاقانهی خود استفاده کنید. پس از انجام هر کدام از تمرینها خوشحال میشوم از تجربهی شما بدانم.
آخرین دیدگاهها